قانون احوال شخصیه شیعیان افغانستان منجر به ایجاد خشونت بین اکثریت شیعیان شد

تقدیم به تمام آنهای که به انسانیت ، استقلالیت و آزادی باور دارند

به این میندیشم که زنیم یا مرد ، به این میند یشم که از کدام کیش و آیینیم ، به این بیندیشیم که همه انسانیم . مگر میشود انسان بود و در برار تبعیض سکوت کرد ؟ مگر میشود که به انسانیت باور داشت و آزادی انسان را به هر بهانه ای انکار کرد در این روزها هزاران حنجره از هر گوشه ای از جهان بر علیه تبعیض و بنیادگرایی فریاد می زنند . تبعیض و بنیادگرایی در قانونی که بر زندگی ما و شما ، زندگی من و تو و زندگی فرزندانی مان سایه افکنده است برخورداری از قانون و زندگی در سایه آن ، با اطمینان به عادلانه و قابل اجرا بودنش ، حق هر انسانی است ، صرف نظر از نژاد ، زبان و مذهبش . اما قانون احوال شخصیه اهل تشیع که اخیرا توسط تعدادی از مدعیان وکالت و کفالت شیعیان ، تدوین و سپس توسط پارلمان تصویب و به وسیله ریس جمهور افغانستان نیز توشیح گردیده است ، در مخالفت به هر تفکر انسانی ، اخلاقی و در مغایرت با قانون اساسی افغانستان و تمامی موازین حقوق بشری در جهان است قانونی که در نفس خود می توانست مدافع و حامی زندگی بخشی از جامعه باشد ، در عمل به قاونی ضد انسانی و اسلامی تبدیل گردید. قانونی که هویت و موجودیت نیمی از اجتماع را نقض کرده و از داشتن هر گونه حق مالکیتی ، حتی بر جسم خویش محروم می سازد قانونی که حتی بر خصوصی ترین عرصه های زندگی انسان ها تاخته و در مورد جزئی ترین مسایل فردی اشخاص تصمیم می گیرد . کاری که در هیچ دین و آیینی پذیرفته شده نیست و با هیچ منظق اخلاقی و انسانی قابل توجیه نمی باشد . ما ازعالمان و دانشمندان دینی خود انتظار داریم تا با توجه به نیاز های عصر و زمان ما ، قانوانینی وضع نمایند که حامی و پشتبان حقوق زنان ( حق تحصیل ، انتخاب همسر ، حضانت فرزند ، ارث ، اشتغال .....) در خانواده باشد

دو ماده ناقص و ضد اخلاقی این عالمان خائین را من در اینجا متذکر میشوم

ماده 132 فقره چهارم

بر زن واجب است در صورت تمایل مرد به استمتاعات جنسی از او تمکین کند

ماده 132 فقره سوم

هر گاه زوچ خوان ارایش زوچه گردد زوجه مکلف به ان میباشد